روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: نگاهم به ظرف هایی است که در ظرفشویی تلنبار شده، دستم را به سمت شیر آب می برم و فلکه شیر را باز می کنم تا ظرف ها را بشویم که می بینم آب قطره قطره می چکد هنوز مات و مبهوتم که چرا فشار آب اینقدر کم شده که همان چند قطره هم قطع می شود. به یاد مهمانی امشب می افتم و اینکه اگر آب وصل نشود چطور قرار است از مهمانان پذیرایی کنم، در همین حین با صدای زنگ در به خودم می آیم، مدیر ساختمان است، می گوید اهالی ساختمان از فشار کم آب و قطع شدن های پیاپی به خصوص در طبقات بالا گلایه دارند و باید به فکر تهیه یک پمپ باشیم، تقریبا همه ما در تابستان ها تجربه قطعی آب و برق را داریم و چند سالی است که این مساله بیشتر هم شده است و اگر در گذشته تنها در جنوب تهران این قطعی ها و افت فشارها اتفاق می افتاد، در سال های اخیر تقریبا در همه نقاط تهران این قطع شدن ها فراگیر شده است. آنچه مسلم است تنش های آبی و بحران خشکسالی در ایران به یک معضل جدی تبدیل شده که این وضعیت ناشی از عوامل مختلفی از جمله خشکسالی های مکرر، برداشت بی رویه آب های سطحی و زیرزمینی و تغییرات اقلیمی است. پیامدهای این بحران شامل خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها، کاهش سطح آب های زیرزمینی، فرونشست زمین و افزایش توفان های گرد و غبار است. در سال هایی قرار داریم که بحران منابع آبی دیگر یک پیش بینی علمی نیست، بلکه به واقعیتی تلخ در زندگی روزمره مردم ایران تبدیل شده است. کاهش 40 درصدی بارش ها در این راستا عیسی بزرگ زاده، سخنگوی صنعت آب کشور خرداد ماه امسال اعلام کرده بود در حال حاضر از 31 استان، 24 استان و 43 شهر کشور درگیر تنش آبی هستند و باید مدیریت مصرف، جدی گرفته شود. بزرگ زاده اعتبارات مورد نیاز برای پروژه های رفع تنش آبی را 21 هزار میلیارد تومان عنوان کرده و گفته بود؛ پروژه های تامین دیگر پاسخگوی نیازهای آبی نیست و باید مدیریت مصرف جدی گرفته شود. سخنگوی صنعت آب، میزان بارش های کشور از ابتدای سال آبی (اول مهرماه) تا 16 خرداد ماه را 143 میلیمتر عنوان کرده و گفته بود در حالی که طبق روال متوسط سال های گذشته تا این موقع از سال باید 234 میلیمتر بارش می داشتیم، اما میزان بارش های امسال نسبت به دوره بلندمدت 39 درصد کاهش و نسبت به بارش های سال گذشته که 239 میلیمتر بوده 40 درصد کاهش دارد و چهار استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان بین 50 تا 80 درصد کاهش بارش دارند. کم آبی یا فقر آبی؟ مهدی قمشی، استاد دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران در خصوص تنش های آبی به وجود آمده در کشور می گوید: ایران مدت هاست که وارد تنش آبی شده و اکنون در مرز فقر آبی قرار دارد. قمشی توضیح می دهد: کم آبی اصطلاحی عمومی برای اشاره به کاهش منابع آب است، اما تنش آبی مفهومی علمی تر و دقیق تر دارد که با استفاده از شاخص ها و فرمول های مشخص، وضعیت منابع آبی را در مقیاس ملی و منطقه ای تحلیل می کند. به بیان ساده تر، تنش آبی زمانی مطرح می شود که میزان منابع آبی تجدیدپذیر یک کشور یا منطقه دیگر پاسخگوی نیازهای مصرفی نباشد و فشار بیش از حدی به این منابع وارد شود. او ادامه می دهد: تنش آبی به سیاستگذاران و مدیران هشدار می دهد که کم آبی وارد مرحله ای شده که نیاز به مداخله، تغییر سیاست و بازنگری جدی در شیوه حکمرانی منابع آب دارد. به همین دلیل، این شاخص ها ابزاری برای برنامه ریزی کلان محسوب می شوند. دو شاخص معتبر جهانی برای سنجش تنش آبی قمشی برای درک بهتر وضعیت فعلی ایران، دو شاخص معتبر جهانی را توضیح می دهد: در شاخص فالکن مارک (Falkenmark Indicator) سرانه منابع آب تجدیدپذیر سالانه معیار ارزیابی است. اگر کشوری کمتر از 1700 مترمکعب آب شیرین قابل دسترس به ازای هر نفر در سال داشته باشد، وارد مرحله تنش آبی شده است. این عدد اگر به کمتر از 1000 مترمکعب برسد، نشانگر تنش آبی شدید و اگر از 500 مترمکعب کمتر شود، بیانگر وضعیت فقر آبی یا Water Scarcity است. اکنون سرانه آب شیرین در ایران حدود 1200 مترمکعب است، یعنی ما در تنش آبی قرار داریم و فاصله چندانی با مرحله شدیدتر آن نداریم. او سپس به شاخص WTA اشاره می کند و می گوید: این شاخص بررسی می کند که چه نسبتی از آب قابل دسترس در یک کشور مصرف می شود. اگر مصرف آب از 40 درصد منابع تجدیدپذیر فراتر برود، کشور در وضعیت بحرانی قرار دارد. در حال حاضر، ایران بیش از 85 تا 90 درصد آب شیرین قابل دسترس خود را مصرف می کند. این عدد، بسیار بالاتر از استاندارد جهانی و نشان دهنده فشار بسیار شدید بر منابع موجود است. از تهران تا سیستان نقشه پراکندگی تنش آبی در کشور قمشی درباره وضعیت استان ها از نظر تنش آبی تاکید می کند: هر چند این شاخص ها معمولا در مقیاس کشوری و حوضه های آبریز بزرگ استفاده می شوند، اما با تحلیل های دقیق می توان آن ها را به سطح استانی هم بسط داد. در حال حاضر، استان هایی مثل تهران، البرز، قم، سمنان و سیستان و بلوچستان جزو بحرانی ترین مناطق از نظر تنش آبی هستند. در این استان ها، منابع آب محدود و مصرف بی رویه، به ویژه در کشاورزی و توسعه شهری، فشار مضاعفی ایجاد کرده است. او می افزاید: تقریبا هیچ استانی در کشور نیست که از نظر منابع آب در وضعیت مطلوبی باشد، مگر برخی استان های شمالی مانند گیلان و مازندران که به دلیل بارندگی بالا و رودخانه های دایمی، هنوز از بحران جدی دور مانده اند. البته در این مناطق هم اگر مدیریت نادرست ادامه یابد، شرایط ممکن است تغییر کند. کشاورزی سنتی؛ حلقه معیوب مصرف آب قمشی با تاکید بر نقش کلیدی بخش کشاورزی در بحران آب کشور می گوید: الگوی فعلی مصرف آب در ایران کاملا ناکارآمد است. حدود 90 درصد آب شیرین قابل استحصال کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود، در حالی که راندمان آبیاری بسیار پایین و حدود 30 درصد است. در کشورهای توسعه یافته، سهم کشاورزی از آب حدود 70 درصد است، آن هم با راندمان بالاتر. او هشدار می دهد: اگر نتوانیم کشاورزی را به سمت روش های مدرن، کشت گلخانه ای، آبیاری قطره ای و حذف محصولات پرمصرف آب هدایت کنیم، فشار روی منابع آبی ادامه پیدا می کند و بحران وارد فاز برگشت ناپذیر خواهد شد. برخی کشورها مانند هلند و استرالیا با وجود منابع آب کمتر، با استفاده بهینه، کشاورزی پیشرفته دارند و ایران باید از این تجربیات بهره بگیرد. صنعت قربانی شده است قمشی نسبت به غفلت از بخش صنعت در مصرف آب نیز انتقاد می کند و می گوید: سهم صنعت از مصرف آب در ایران فقط 2 درصد است، در حالی که بهره وری آب در صنعت بسیار بالاست و می تواند اشتغال و تولید ثروت به همراه داشته باشد. ما باید بخشی از منابع آب را از کشاورزی پرمصرف به سمت صنعت ببریم. سیاستگذاری معکوس و تمرکز صرف بر کشاورزی سنتی، آینده اقتصادی و زیست محیطی کشور را به خطر می اندازد. مهاجرت؛ اثر اجتماعی پنهان بحران آب او درباره تاثیرات اجتماعی بحران آب هشدار می دهد و می گوید: یکی از پیامدهای تنش آبی، افزایش مهاجرت داخلی است. مردم استان هایی مثل خوزستان که منابع آب زیادی دارند ولی از دسترسی به آب شرب باکیفیت محرومند، به شهرهایی مانند کرج و اصفهان مهاجرت می کنند. اینجا نه کم آبی، بلکه سوءمدیریت در توزیع آب شرب و زیرساخت های بهداشتی باعث مهاجرت می شود. قمشی تاکید می کند: در حالی که تنها 5 تا 6 درصد منابع آب کشور باید صرف شرب و بهداشت شود، در بسیاری از مناطق این هدف محقق نمی شود و رفع این مشکل، نیاز به سرمایه گذاری دولتی، بازنگری در سیاست ها و شفاف سازی در حکمرانی آب شهری دارد. نویسنده: ندا جعفری |