اکتبر 1908، آدولف هیتلر 19 ساله که آرزوی تبدیل شدن به یک هنرمند را در سر داشت، با یک شکست ویرانگر مواجه شد: رد شدن در آزمون ورودی آکادمی هنرهای زیبای وین. این لحظه، که در آن رویای او برای تبدیل شدن به یک نقاش حرفه ای فرو ریخت، نه تنها مسیر زندگی او را تغییر داد، بلکه به طور غیرمستقیم تأثیرات عمیقی بر تاریخ قرن بیستم گذاشت. آدولف هیتلر در سال 1889 در براناو ام این اتریش، به دنیا آمد. از جوانی، او خود را یک هنرمند می دانست و رویای تحصیل در آکادمی هنرهای زیبای وین را در سر داشت، موسسه ای معتبر که هنرمندانی مانند گوستاو کلیمت را پرورش داده بود. هیتلر در سال 1907، پس از مرگ مادرش به وین نقل مکان کرد و با ارثیه ای اندک، زندگی فقیرانه ای را در پیش گرفت. او روزهایش را با نقاشی مناظر شهری، ساختمان ها و کارت پستال هایی می گذراند که به گردشگران می فروخت. نقاشی های او عمدتا کپی هایی از تصاویر موجود یا بازنمایی های دقیق اما بی روح از بناهای تاریخی بودند. آزمون ورودی آکادمی در سپتامبر 1907، هیتلر برای اولین بار در آزمون ورودی آکادمی شرکت کرد. این آزمون شامل دو مرحله بود: یک آزمون طراحی اولیه و سپس ارائه نمونه کارهای هنری. هیتلر مرحله اول را گذراند، اما در مرحله دوم، نمونه کارهایش توسط هیئت داوران رد شد. یک سال بعد، در اکتبر 1908، او دوباره امتحان داد، اما این بار حتی از مرحله اول نیز عبور نکرد. گزارش های آکادمی نشان می دهد که نقاشی های او فاقد اصالت و تخیل بودند. داوران، که هویت آن ها مشخص نیست به او توصیه کردند که به جای نقاشی، به معماری روی آورد، زیرا آثارش دقت فنی خوبی داشتند، اما فاقد روح خلاقانه لازم برای یک هنرمند بودند. یکی از اساتید آکادمی، که بعدها هیتلر او را به خاطر رد شدنش سرزنش کرد، اظهار داشت که آثار او بیش از حد مکانیکی و فاقد احساس بودند. هیتلر بعدها در کتاب نبرد من این شکست را به یهودیان نسبت داد و ادعا کرد که رد شدنش نتیجه توطئه ای علیه او بوده است، دیدگاهی که ریشه های یهودستیزی او را تقویت کرد. تأثیر شکست بر هیتلر رد شدن در آکادمی برای هیتلر ضربه ای عمیق بود. او که از حمایت خانوادگی محروم بود، در وین به زندگی فقیرانه ای ادامه داد، گاهی در خوابگاه های عمومی می خوابید و با فروش نقاشی هایش امرار معاش می کرد. این دوره از زندگی او، که با انزوا و فقر همراه بود، خشم و سرخوردگی او را نسبت به جامعه و به ویژه روشنفکران و نهادهای فرهنگی تشدید کرد. برخی مورخان معتقدند که این شکست، حس حقارت و نیاز به اثبات خود را در هیتلر تقویت کرد، که بعدها در جاه طلبی های سیاسی و نظامی اش نمود یافت. هیتلر هرگز به طور کامل از هنر دست نکشید. حتی پس از به قدرت رسیدن در سال 1933، او خود را یک هنرمند-سیاستمدار می دانست. او مجموعه ای از نقاشی هایش را حفظ کرد و بعدها دستور داد که آثاری که به نظرش فاسد بودند، مانند هنر مدرن و آثار هنرمندان یهودی، از موزه های آلمان حذف شوند. نمایشگاه هنر فاسد در سال 1937 نمونه ای از تلاش او برای تحمیل دیدگاه های هنری خود بر جامعه بود. سرنوشت نقاشی های هیتلر امروزه، نقاشی های هیتلر که تعداد کمی از آن ها باقی مانده اند، به دلیل ارتباطشان با او و نه به خاطر ارزش هنری، مورد توجه هستند. این آثار، که عمدتاً مناظر و ساختمان های ساده هستند، در حراجی ها گاهی با قیمت های بالا فروخته می شوند، هرچند بیشتر به عنوان اشیای تاریخی و نه آثار هنری. کارشناسان هنری معتقدند که نقاشی های او فاقد خلاقیت و عمق هستند و اگر هیتلر به عنوان یک دیکتاتور شناخته نمی شد، این آثار هیچ توجهی جلب نمی کردند. منبع: انتخاب |