فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است. دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد کارم بدان رسید که همراز خود کنم هر شام برق لامع و هر بامداد باد در چین طره تو دل بی حفاظ من هرگز نگفت مسکن مالوف یاد باد امروز قدر پند عزیزان شناختم یا رب روان ناصح ما از تو شاد باد خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن بند قبای غنچه گل می گشاد باد از دست رفته بود وجود ضعیف من صبحم به بوی وصل تو جان بازداد باد حافظ نهاد نیک تو کامت برآورد جان ها فدای مردم نیکونهاد باد شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد. تفسیر عرفانی: حضرت حافظ در بیت پنجم می فرماید: هر زمان که نسیم، گره جامه غنچه گل را باز می کرد و آن را شکفته می ساخت، من به یاد بند قبای گشوده تو می افتادم و دلم خون می شد. تعبیر غزل: انسانی پاک سرشت و پاک نیت هستی و ذات خوب تو باعث موفقیتت در کارها می شود. به زودی خبری خوش به تو خواهد رسید که تو را به سعادت و خوشبختی رهنمون می شود. از مشورت با بزرگان و اهل خرد غافل مشو که رمز پیروزی استفاده از تجربیات ناب دیگران است. |