استیو ویتکاف، رییس هیات مذاکره کننده امریکا، اخیرا با خطاب کردن دونالد ترامپ به عنوان پلیس جهان مدعی بازگشت مذاکرات ایران به مسیر (به ادعای او) درست دیپلماسی شده است. به گزارش اعتماد، این در حالی است که به گفته منابع غربی گفت وگوهای ایران با تروییکای اروپایی در استانبول پیشرفت چشم گیری نداشته هرچند طرفین درباره تداوم رایزنی ها توافق کردند. به بیانی دیگر اروپایی ها با ارائه پیشنهادهایی مشخص برای تمدید مهلت اجرای مکانیسم ماشه، آمادگی ادامه روند دیپلماسی را اعلام کرده اند و تهران نیز این پیشنهاد را ظاهرا رد نکرده هرچند تاکید دارد که از خطوط قرمز خود عقب نشینی نخواهد کرد. همزمان رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی تأکید کرده که سفر احتمالی هیات فنی این نهاد به ایران، شامل بازگشت بازرسان نخواهد بود. در این شرایط، ناظران دو دیدگاه متفاوت درباره آینده تنش ها میان ایران و غرب ترسیم کردند؛ گروهی معتقدند با وجود پیچیدگی ها، مسیر دیپلماسی باز هرچند ناهموار است و سفر هیات فنی نهاد پادمانی می تواند نقطه عطفی در میانه این پیچیدگی ها باشد، اما گروهی دیگر مدعی اند هرگونه تغییری در فرآیند رایزنی های تهران و واشنگتن مستقیما بر کنش اروپایی ها و آژانس بین المللی انرژی اتمی اثرگذار خواهد بود. حال با توجه به فعل و انفعال های اخیر دیپلماتیک، بالاخص نشست استانبول و موافقت ضمنی تهران با سفر هیات فنی نهاد پادمانی به ایران، با هدف ارزیابی گزاره های موثر بر آینده تنش ها میان تهران و واشنگتن با مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا و امیرعلی ابوالفتح تحلیلگر مسائل امریکا گفت وگو کرده ایم. مکی در گفت وگویی ضمن تاکید بر اینکه همکاری فنی ایران با آژانس بین المللی عاملی تعیین کننده در مسیر آتی مذاکرات خواهد بود بر این باور است در مقطع کنونی تروییکای اروپایی در کنار امریکا و اسراییل ایستاده اند و این موضوع فضا را برای فعل و انفعال های دیپلماتیک ایران دشوار تر کرده است. ابوالفتح اما ضمن اشاره به تناقض آشکار میان رویکرد نهاد پادمانی و سیاست های دونالد ترامپ درباره تاسیسات هسته ای تاکید کرد: روابط ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی و نیز تروییکای اروپایی تابعی از نوع مناسبات تهران و واشنگتن است نه بالعکس. مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید. مرتضی مکی: نقش آفرینی مثبت یا منفی آژانس بین المللی انرژی اتمی می تواند آینده پرونده هسته ای ایران را تحت تاثیر قرار بدهد مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا در پاسخ به پرسشی مبنی بر ارزیابی نتایج احتمالی نشست اخیر تهران و تروییکای اروپایی در استانبول- نشستی که با محوریت تمدید ضرب الاجل مکانیسم ماشه برگزار شد- گفت: مذاکراتی که اخیرا در استانبول انجام شد، شاید یکی از آخرین روزنه ها برای حفظ روند گفت وگوها و جلوگیری از فعال سازی مکانیسم ماشه قلمداد شود. به باور این کارشناس مسائل اروپا، در همین رابطه دو روایت درباره این گفت وگوها مطرح است. روایت نخست، از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران و از جمله آقای تخت روانچی ارائه شده است. به گفته مقام های رسمی کشورمان، در جریان گفت وگوهای استانبول، خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در زمینه برنامه هسته ای به روشنی مطرح شده، انتقادات جدی نسبت به حمایت اروپایی ها از تجاوزات رژیم صهیونیستی ابراز و در نهایت، دو طرف توانسته اند درباره چارچوبی مشخص برای ادامه مذاکرات به اجماع دست یابند. از این منظر، چنین برداشت می شود که طرفین به نوعی از مطالبات یکدیگر به درکی متقابل دست یافته اند. به باور مکی روایت دوم عمدتا توسط مقامات اروپایی، به ویژه آلمانی ها مطرح می شود. آنان دو محور اصلی را برجسته کرده اند، نخست، ضرورت ازسرگیری گفت وگوی مستقیم ایران با ایالات متحده. چراکه از نگاه آنها، هرگونه توافق نهایی در چارچوب گفت وگو با اروپا یا سایر طرف ها نهایتا باید با مشارکت و رضایت واشنگتن حاصل شود؛ واقعیتی که به نظر می رسد حتی طرف ایرانی نیز نسبت به آن اشراف دارد. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه و در تشریح محور دوم رایزنی های استانبول تاکید کرد: در چارچوب مذاکرات اخیر به نظر می رسد خواسته غالب اروپایی ها همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است. آنها بر این باورند که ادامه مذاکرات و گفت وگوها با تهران در گروی سطح همکاری ایران با نهاد پادمانی خواهد بود. این کارشناس مسائل اروپا در ادامه افزود، پس از تعلیق برخی همکاری ها با آژانس بین المللی انرژی اتمی توسط ایران، آینده برنامه هسته ای کشورمان در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. تهران نیز اعلام کرده هنوز برآورد دقیقی از میزان خسارات وارده به تأسیسات هسته ای کشور در پی حملات مشترک امریکا و اسراییل ارائه نشده است. در همین راستا، مجلس شورای اسلامی نیز طرحی را به تصویب رسانده که البته تصمیم گیری نهایی درباره همکاری با نهاد ناظر را به شورای عالی امنیت ملی واگذار کرده است. مکی در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اهمیت سفر هیات فنی آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران خاطرنشان کرد: رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اعلام کرده که معاونش احتمالا به تهران سفر خواهد کرد. او تأکید کرده این سفر با هدف بازرسی از تأسیسات هسته ای انجام نمی شود و ممکن است چارچوب جدیدی از همکاری های فنی میان ایران و نهاد پادمانی تعریف شود؛ همکاری ای که به ویژه پس از حملات نظامی به سایت های هسته ای ایران می تواند واجد اهمیت راهبردی باشد. به گفته مکی همکاری فنی ایران با نهاد پادمانی یکی از مهم ترین متغیرهایی است که می تواند مسیر آتی مذاکرات ایران و اروپا و حتی ایران و امریکا را روشن تر کند.از همین رو باید منتظر ماند و دید تیم فنی آژانس بین المللی انرژی اتمی در تهران چه دستور کاری را دنبال خواهد کرد، چه ارزیابی ای ارائه می دهد و گزارش نهایی رافائل گروسی چه تأثیری بر روند تعاملات آینده خواهد داشت. این کارشناس مسائل بین الملل در ادامه به اعتماد گفت: اگر همکاری های فنی جدید ایران با نهاد ناظر بتواند رضایت کشورهای اروپایی را جلب کند، احتمال تعویق در تمدید قطعنامه 2231 برای شش ماه افزایش خواهد یافت. در نهایت باید گفت که فراتر از هر توافق دوجانبه یا چندجانبه، این همکاری میان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی است که نقشی کلیدی در شکل دهی به آینده دیپلماسی هسته ای ایران ایفا خواهد کرد.مکی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه اساسا چقدر احتمال دارد رویکرد نهاد پادمانی در قبال برنامه هسته ای ایران بعد از تحولات اخیر دستخوش تغییر شده باشد گفت: آژانس بین المللی انرژی اتمی همواره نقش جدی و کلیدی در راستی آزمایی برنامه هسته ای ایران ایفا کرده؛ چه در دوران پیش از توافق برجام و چه در دوران پس از آن. در هر مقطعی که نقش فنی آژانس بین المللی انرژی اتمی پررنگ بوده، مذاکرات سیاسی میان ایران و غرب نیز در مسیر مشخص و قابل پیش بینی تری قرار داشته است. در مقابل، هر زمان که تنش میان تهران و کشورهای غربی افزایش یافته، بُعد سیاسی عملکرد نهاد پادمانی نیز برجسته تر شده است. به باور مکی با این همه نهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی اکنون در جایگاه منحصربه فردی قرار گرفته و تصمیم گیری درباره سطح همکاری های آتی با این نهاد، به رویکرد تهران نیز بستگی دارد. قطع یا کاهش این همکاری ها، به طور طبیعی با واکنش اروپا و امریکا همراه خواهد بود. چراکه آنها به دنبال ارزیابی دقیق وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران و میزان خسارات وارده به آن هستند تا بر اساس آن، مسیر مذاکراتی خود با تهران را طراحی کنند. این کارشناس مسائل اروپا در ادامه به اعتماد گفت: یکی دیگر از محورهای اساسی، موضوع غنی سازی اورانیوم است. پیش تر ادعاهایی از سوی مقامات امریکایی مطرح شد مبنی بر اینکه ایران حاضر بود انجام غنی سازی زیر یک درصد را بپذیرد. این موضوع نه از سوی ایران و نه از سوی کشورهای غربی به صراحت رد نشد. چنین نکته ای نشان دهنده میزان انعطاف پذیری جمهوری اسلامی در برخی حوزه های فنی است؛ پرسش اصلی اما این است که آیا طرف های مقابل نیز آمادگی دارند در این زمینه منعطف عمل کنند یا خیر؟ به باور مکی موضوع همکاری های فنی ایران با آژانس، به ویژه در جریان سفر احتمالی تیم فنی نهاد ناظر به تهران، یکی از عوامل تعیین کننده سرنوشت مذاکرات آتی میان ایران و غرب و به طور خاص ایران و امریکا خواهد بود. چارچوب این همکاری ها می تواند نقش مهمی در کاهش یا تشدید تنش های دیپلماتیک ایفا کند و مسیر پرونده هسته ای ایران را مشخص تر سازد. مکی در پاسخ به سوال دیگری درباره شکل بازیگری اروپا در میانه تنش های تهران و واشنگتن تاکید کرد: نکته مهمی که باید در این دور از مذاکرات ایران با اروپا مدنظر قرار بگیرد، آن است که شرایط این گفت وگوها با ادوار گذشته تفاوتی جدی دارد. در گذشته، اروپا تلاش می کرد نقش مستقل تری در روند برنامه هسته ای ایران ایفا کند و حتی در مواردی، نقش میانجی میان تهران و واشنگتن را برعهده بگیرد تا دیدگاه های دو طرف را به یکدیگر نزدیک کند. اما این رویکرد، امروز به طور قابل توجهی تغییر یافته است. به گفته این کارشناس اروپا به رغم اختلافات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و استراتژیک اروپا با امریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، به نظر می رسد در موضوع ایران نوعی همگرایی میان آنها شکل گرفته است. در حال حاضر، مطالبات اروپا از ایران، عملا همان خواسته های واشنگتن است. تا جایی که می توان گفت اروپا در مقطع کنونی حتی در کنار اسراییل نیز ایستاده است. این وضعیت، فضای مانور دیپلماتیک تهران را در قبال اروپا محدودتر از قبل کرده است. مکی در ادامه گفت: با این حال، نکته ای که وجود دارد این است که به گفته مقامات ایرانی، اگر اروپایی ها خود به طور رسمی به فعال سازی مکانیسم ماشه متوسل شوند، نقش شان به عنوان بازیگر سیاسی در پرونده هسته ای ایران به پایان خواهد رسید. به همین دلیل، در ظاهر تلاش دارند این ابزار را با احتیاط به کار گیرند، هرچند در عمل به شکلی عریان با امریکا هم صدا هستند.این کارشناس مسائل سیاست خارجی همچنین تاکید کرد: در سطحی کلان تر، امروز شاهد پوست اندازی جدی در سیاست امنیتی و خارجی اروپا هستیم. سیاست های یکجانبه گرایانه امریکا در قبال روسیه، ناتو و تعهداتش نسبت به اروپا باعث شده اروپایی ها به سوی تدوین یک سیاست خارجی مشترک حرکت کنند. همکاری بی سابقه ای که امروز میان آلمان، فرانسه و بریتانیا در حال شکل گیری است، در 80 سال گذشته بی سابقه بوده است. در حالی که پیش تر بریتانیا همواره نگاه فراآتلانتیکی داشت، اکنون گرایش آن به سوی هویت اروپایی تقویت شده است. فرانسه و آلمان نیز به دنبال یکسان سازی رویکردهای ژئوپلیتیک خود هستند و تلاش می کنند اتحادیه اروپا را به بازیگری مستقل تر در حوزه امنیت بین الملل تبدیل کنند. به گفته مکی در واقع، فضای تحرکات دیپلماتیک اروپا در خاورمیانه نیز اکنون تا حدی محدود شده و اولویت سیاست خارجی آنها اکنون بیشتر معطوف به مقابله با تهدیدات امنیتی از سوی روسیه و تحکیم جایگاه ناتو است. در عین حال نمی توان کتمان کرد که اروپا همچنان در رویکردش نسبت به ایران، تا حد زیادی در مسیر پیروی از سیاست های امریکا حرکت می کند. امیرعلی ابوالفتح: تفاوت دیدگاه ایران و امریکا درباره شروط دستیابی به توافق، مسیر دیپلماسی را دشوار کرده است امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوالی در باب تاثیر نتایج احتمالی رایزنی های ایران و تروییکای اروپایی بر ازسرگیری مذاکرات تهران و واشنگتن گفت: گفت وگوها برای توافق میان ایران و امریکا است که بر روابط تهران و واشنگتن اثر می گذارد، نه بالعکس. به عبارت دیگر، اگر ایران و اروپا به توافقی دست یابند، این به معنای تغییر موضع امریکا نخواهد بود؛ چرا که کشورهای اروپایی در این زمینه نقش مستقلی ندارند و تابع ایالات متحده هستند. در مقابل اگر تهران و واشنگتن به تفاهمی دست یابند، به طور طبیعی رابطه ایران با اروپا نیز بهبود خواهد یافت. ابوالفتح در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر واکاوی ابعاد سفر هیات فنی نهاد ناظر به تهران تاکید کرد: اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی بخواهد هیاتی فنی را به ایران اعزام کند و ایران نیز با این سفر موافقت کند، در واقع یک تحول جدی پس از دوره ای از تنش شدید میان تهران و آژانس محسوب می شود. پس از آنکه آژانس نه تنها حمله مشترک امریکا و اسراییل به تأسیسات هسته ای ایران را محکوم نکرد، بلکه پیش از آن نیز با انتشار گزارشی خاص زمینه ساز حمله 12 روزه شد و روابط ایران با نهاد پادمانی را به شدت تیره کرد. از همین رو مجلس قانونی را به تصویب رساند که هرچند فضای همکاری را تغییر داد، اما همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی را به طور کامل قطع یا حتی معلق نکرد، بلکه آن را در ساختار جدیدی بازتعریف کرد. به باور این کارشناس مسائل سیاست خارجی، حال مساله این است که امریکا ادعا می کند تمام تأسیسات هسته ای ایران را نابود کرده است. اگر واقعا تأسیسات هسته ای کشورمان از بین رفته اند، چرا باید بازرسی صورت بگیرد؟ از سوی دیگر، طبق ادعای امریکایی ها، برخی از مواد غنی شده زیر کوه دفن شده اند و ممکن است خطرات زیست محیطی نیز در پی داشته باشند. تأمین امنیت جانی بازرسان نیز در شرایط خاص کنونی مساله دیگری است. واقعیت این است که بازگشت به وضعیت پیش از جنگ دیگر ممکن نیست. ابوالفتح در ادامه گفت وگویش با اعتماد خاطرنشان کرد: اکنون آژانس بین المللی انرژی اتمی مدعی است که می خواهد درباره حدود 400 کیلوگرم اورانیوم غنی شده، که دولت ترامپ مدعی نابودی آن شده، بازرسی انجام بدهد. اما اگر این اورانیوم نابود شده، اساسا چه چیزی قرار است راستی آزمایی شود؟ به نظر می رسد پیش از هرگونه اقدامی، آژانس باید موضع خود درباره ادعاهای ترامپ را روشن کند: آیا این ادعاها حقیقت دارد یا نه؟ اگر مشخص شود که ادعاهای ترامپ غلط بوده، آنگاه می توان درباره ادامه روند بازرسی ها با ایران وارد گفت وگو شد. در غیر این صورت، اقدام نهاد پادمانی نوعی فعالیت بی نتیجه خواهد بود. اساسا مقوله بازرسی در شرایط کنونی در هاله ای از ابهام است. ابوالفتح در پاسخ به دیگر سوالی مبنی بر تحلیل رویکرد تل آویو و لابی های یهود در قبال همکاری تهران و نهاد پادمانی تاکید کرد: اسراییل رویکرد خود را در قالب نوع مناسبات ایران و امریکا ارزیابی می کند. این در حالی است که نه امریکا و نه اسراییل برای آژانس بین المللی انرژی اتمی نقش مستقلی قائل نیستند. نهاد پادمانی در عمل تابعی از اراده سیاسی امریکاست. در همین راستا، خود نتانیاهو سه شرط ادعایی را برای هرگونه توافق احتمالی بین ایران و امریکا تعیین کرده است. او صراحتا اعلام کرده که اسراییل تنها در صورتی با توافق موافقت خواهد کرد که اول، غنی سازی ایران به صفر برسد؛ دوم، برد موشک های ایرانی زیر 300 مایل محدود شود؛ و سوم، تهران حمایت خود از محور مقاومت در منطقه را متوقف کند. این سه شرط بارها از سوی ایران رد شده است. به باور این کارشناس مسائل امریکا در شرایطی که فاصله میان دیدگاه های طرفین تا این اندازه زیاد است، رسیدن به توافق دشوار خواهد بود. از سوی دیگر مقامات امریکایی نیز در برخی مقاطع بر موضوع غنی سازی صفر تأکید کرده اند، در حالی که ایران همواره بر حق خود جهت حفظ توان غنی سازی، حتی در صورت تخریب تاسیسات فعلی، اصرار دارد و می گوید این ظرفیت باید برای آینده محفوظ بماند. در چنین وضعیتی، طبیعی است که توافقی با این مشخصات در دسترس نباشد. ابوالفتح در ادامه گفت: به روشنی دیده ایم که اگر امریکا با ایران به توافق برسد، آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز گزارش هایی مثبت منتشر خواهد کرد و از پایبندی تهران سخن می گوید؛ اما اگر روابط ایران و امریکا متشنج شود، همین نهاد ناگهان از ابهامات سخن می گوید و ادعا می کند که قادر به راستی آزمایی نیست. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به دیگر پرسش اعتماد در باب فعال سازی احتمالی ماشه ذیل تحولات اخیری که اخیرا شاهد بودیم تاکید کرد: فعال شدن مکانیسم ماشه، گزینه ای محتمل تر از حذف آن به نظر می رسد و حذف کامل آن چندان قابل تصور نیست. برای تمدید آن، نیاز به رأی مثبت روسیه و چین در شورای امنیت است، چراکه باید قطعنامه ای جدید به تصویب برسد که قطعنامه 2231 را تمدید کند. پرسش اینجاست که آیا مسکو و پکن با تمدید آن موافقت خواهند کرد یا خیر. به گفته ابوالفتح واقعیت این است که تمدید مکانیسم ماشه الزاما با منافع روسیه و چین در تضاد نیست و به معنای حمایت آنها از فعال سازی ماشه هم نخواهد بود. اما آنچه شرایط را پیچیده می کند، موضع تهران در قبال شروطی است که برای تمدید بازه زمانی ماشه مطرح می شود. ممکن است ایران این شروط را نپذیرد؛ به ویژه اگر یکی از شروط، پذیرش غنی سازی صفر باشد که خواست اصلی ایالات متحده است. در چنین شرایطی، شاید تهران به این نتیجه برسد که یک بار برای همیشه، اجازه فعال سازی مکانیسم ماشه را بدهد. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه خاطرنشان کرد: تحریم های فعلی امریکا علیه ایران به مراتب سخت تر از تحریم های شورای امنیت سازمان ملل است. حتی اگر ایران تحت فصل هفتم منشور ملل متحد (بند 42) قرار بگیرد، به لحاظ عملی ممکن است تغییری محسوس نسبت به وضعیت فعلی ایجاد نشود. امریکا و اسراییل پیش تر نیز بدون مجوز شورای امنیت، به زیرساخت های ایران حمله کرده اند. در این میان موضع رسمی روسیه و چین موافقت با غنی سازی توسط ایران است و همچنین تاکید دارند که امریکا از توافق خارج شده و کشورهای اروپایی نیز به تعهدات خود عمل نکرده اند. به نظر نمی رسد بیانیه ای رسمی از سوی چین یا روسیه منتشر شود که در آن از ایران خواسته شده باشد غنی سازی را به کلی کنار بگذارد. چنین موضعی، که در حال حاضر از سوی امریکا و اروپا اتخاد شده، بعید است از جانب مسکو و پکن نیز اجرایی شود. همه چیز بستگی به شرایط و مفاد دقیق تمدید مهلت مکانیسم ماشه و شروط مرتبط با آن خواهد داشت. |