ماجرای تلخ و دردناک این پرونده جنایی ششم مردادماه 1402 زمانی لو رفت که امدادگران اورژانس پیکر نحیف و زجرکشیده کودک 4 ساله ای را به بیمارستان دکتر شریعتی رساندند که آثاری از شکنجه و آزارهای هولناک روی اعضای مختلف و به ویژه در نقطه حساس بدن وی نمایان بود. اما تلاش کادر درمانی برای نجات آرش کوچولو بی نتیجه ماند و او در حالی به آغوش مرگ رفت که بررسی های مقدماتی نشان داد این کودک معصوم هدف رفتارهای شرم آور قرار گرفته است.

با گزارش خراسان، این ماجرا به دستگاه قضایی، بلافاصله تحقیقات گسترده ای با دستورهای ویژه قاضی محمدزاده دادستان شهرستان طرقبه و شاندیز آغاز شد. تحقیقات بیانگر آن بود که آرش کوچولو پسر همسر صیغه ای جوان 31 ساله ای است که به عنوان نگهبان در یک ساختمان در حال احداث مشغول به کار بود. ماجرای مرگ این کودک زمانی وحشتناک تر شد که پزشکی قانونی بر آزار و اذیت های وحشیانه و شرم آور مهر تایید زد.

طولی نکشید که قاضی رضا احمدی بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب طرقبه شاندیز رسیدگی قضایی به این پرونده جنایی را به عهده گرفت و بررسی های موشکافانه خود را با صدور دستوری ویژه برای دستگیری ناپدری آرش کوچولو صادر کرد. این جوان ساله مدعی شد پسر همسر صیغه ایش بر اثر سقوط از پله جان باخته است، اما در نهایت به آزار و شکنجه های وحشیانه و همچنین رفتارهای شرم آور خود اعتراف کرد.

پس از انجام تحقیقات گسترده و بازسازی صحنه های دردناک قتل این کودک در دادسرای عمومی و انقلاب طرقبه و شاندیز، پرونده مذکور با توجه به اهمیت و حساسیت خاص آن در حالی به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد که بسیاری از باورمندان به عدالت با شنیدن ماجرای این پرونده چشم امید به دستگاه عدلیه دوخته بودند تا بار دیگر اجرای عدالت را به تماشا بنشینند.

در همین حال جلسات محاکمه این متهم از شهریور سال گذشته در حالی توسط قضات برجسته شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی شروع شد که وی پای میز محاکمه ایستاد و بسیاری از رفتارهای شرم آور خود را انکار کرد. قضات دادگاه که با طمانینه و دقت خاصی به پرونده مذکور رسیدگی کردند و اسناد و مدارکی را مقابل دیدگان متهم قرار دادند که قلم از بیان آن شرم دارد.

این در حالی بود که متهم به قتل و کودک آزاری چنان در برابر سوالات حرفه ای و تخصصی قضات باتجربه دادگاه به مخمصه افتاده بود که داستان های ساختگیش نمی توانست او را از اتهام قتل و آزار جنسی برهاند.

او در تشریح ماجرای مرگ آرش کوچولو گفت: از شهرستان به مشهد آمدم و به عنوان نگهبان در یک ساختمان در حال احداث مشغول به کار شدم. همان جا نیز اتاقی برای زندگی به من دادند. یک سال قبل از این حادثه مادر آرش را به عقد موقت خودم درآوردم. او از شوهرش طلاق گرفته بود و من هیچ مدرک مستندی از عقد موقت ندارم. او دختر نوجوانی هم دارد که نزد بستگانش است، ولی آرش را نزد من آورد. همسرم همیشه از خانه بیرون می رفت و من از کودک مراقبت می کردم. چون همواره خودش را خیس می کرد، خیلی عصبانی و ناراحت بودم و یک بار وقتی دستشویی کرد، از شدت عصبانیت شیلنگ دستشویی را به نقاط حساس بدن وی فرو بردم تا او را تنبیه کنم.

این جوان که مدعی بود به مواد مخدر اعتیاد دارد و با سیم داغ استعمال مواد هم آرش را تنبیه کرده است تا بیشتر شیطنت نکند، اعترافات وحشتناک خود را ادامه داد: روز حادثه مادر آرش به درمانگاه رفته بود که باز هم شلوارش را خیس کرد. او را به دستشویی فرستادم تا بعد خودم برای شستن او بروم، اما ناگهان با صدای جیغ از اتاق بیرون آمدم و دیدم آرش از پله های ساختمان سقوط کرده است. با نگرانی او را به آغوش گرفتم و در حالی که هیچ پوششی به تن نداشت به داخل خیابان بردم که یک خانواده مازندرانی مرا به درمانگاه رساندند و از آنجا هم پزشکان با مشاهده وضعیت وخیم کودک او را به بیمارستان دکتر شریعتی اعزام کردند. بین راه ناگهان دو انگشتم لغزید و چون او پوششی نداشت احتمالا صدمه ای به نقطه حساس بدن وی وارد شده است!

متهم مذکور ادامه داد: برخی سوختگی ها را قبول دارم که با سیم داغ بود، ولی بیشتر سوختگی های روی سر او به این خاطر ایجاد شده که آرش شیر آب داغ حمام را به اشتباه باز کرد و سرش سوخت! بقیه خراشیدگی ها هم به دلیل سقوط او از پله رخ داده است!

در حالی که متهم همچنان بسیاری از جرایم تکان دهنده خود را انکار می کرد و مدعی بود قرص های اعصاب و روان مصرف می کند، پزشکان قانونی علت مرگ کودک 4ساله را پارگی روده بر اثر جسم سخت تشخیص دادند و بدین ترتیب قضات دادگاه با استناد به مدارک انکارناپذیر و همچنین واکاوی های دقیق پرونده، اتهامات او را محرز دانستند و پس از مشورت های قضایی، رأی قاطع خود را در این پرونده جنایی صادر کردند.

براساس رأی مذکور که به امضای رییس دادگاه و قاضی جواد آسیان یزد (مستشار دادگاه) رسیده است، این متهم به اتهام ارتکاب قتل عمدی به قصاص نفس و به خاطر رفتارهای شرم آور به اعدام در ملأعام (دوراهی مشهد - طرقبه) و همچنین به خاطر صدمات عمدی به پرداخت دیه سنگین محکوم شده است.

رأی مذکور قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است و در صورت اعتراض متهم یا وکیل مدافع وی، در ادامه روند دادرسی، توسط قضات باتجربه دیوان عالی کشور مورد بررسی های دقیق قضایی قرار می گیرد.