مهرداد خدیر روزنامه نگار و تحلیلگر در هم میهن نوشت: با انتصاب علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی رییس سه دوره مجلس شورای اسلامی (1399-1387) که از جانب شورای نگهبان واجد صلاحیت شرکت در دو انتخابات ریاست جمهوری (1400 و 1403) شناخته نشده بود حالا در 1404 و در ایرانِ پساجنگ 12 روزه در رأس عالی ترین نهاد امنیتی سیاسی اجماعی قرار گرفته است؛ نهادی که ذکر و شرح آن برخلاف شوراهای عالی دیگر چون فضای مجازی و انقلاب فرهنگی و هماهنگی اقتصادی سران در قانون اساسی آمده است. آقای لاریجانی از دو یادآوری خرسند نمی شود؛ یکی برنامه هویت در دوران ریاست 10 ساله او بر سازمان صداوسیما خاصه وقتی بر چهره یگانه فرهنگ و ادبیات ایران -دکتر عبدالحسین زرین کوب- خاک پاشیدند و استاد از آن با عنوان هوییت یاد کرد و در بهار 1384 که علی لاریجانی نامزد محافظه کاران سنتی برای انتخابات ریاست جمهوری شد دست کم به خاطر مورد زرین کوب پوزش خواست و بعدتر کوشید با انتخاب همسر او (دکتر قمرآریان) در زمره چهره های ماندگار جبران کند. مورد دوم قبول حکم محمود احمدی نژاد برای دبیری شورای عالی امنیت ملی در سال 84 بود یعنی درست 20 سال قبل در چنین روزهایی و احتمالاً همراهی او در سفر شهریور همان سال به نیویورک و بیشتر دانست چه بلایی بر سر اصول گرایی و البته ایران نازل شده و اگرچه یک چند مقاومت کرد اما اختلافات آن دو در آستانه سفر پوتین به تهران بالا گرفت و کنار رفت یا کنار گذاشته شد و پس از آن بود که عزم نمایندگی مجلس کرد و بعد از ریاست بر مجلس در سال 1387 ماه عسل دو قوه هم تمام شد و در نخستین گام وزیر کشور احمدی نژاد به اتهام ارائه مدرک جعلی در همان مجلس به زیر کشیده شد و اختلافات ادامه یافت تا 4 سال بعد در نیمه بهمن 1391 در جریان استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر کار و تعاون و رفاه بر سر انتصاب سعید مرتضوی به ریاست سازمان تأمین اجتماعی به اوج رسید. با این همه لاریجانی 1404 با لاریجانی 1384 قطعاً متفاوت است. اگر 20 سال قبل او جانشین حسن روحانی شد تا مشخصاً در پرونده هسته ای مسیر متفاوتی با رویکرد دولت اصلاحات در توافق سعدآباد طی کند حالا به عنوان چهره ای شناخته می شود که 10 سال پیش از برجام حمایت کرد و صحنه را در مهر 1394 به گونه ای مدیریت و هدایت کرد که توافق برجام طی 20 دقیقه به تصویب رِسَد و شاید بهای گزاف همین را با ردصلاحیت در دو انتخابات ریاست جمهوری پرداخت اگرچه این اتهام را آقای جنتی در زمره دلایل آن اقدام برنشمرد و بهانه های دیگر آورد. نخستین پیام انتصاب علی لاریجانی به دبیری شعام (سر واژه رسانه ای شورای عالی امنیت ملی) دور شدن از رادیکالیسم دوران سعید جلیلی چه در آن 6 سال مذاکره بی حاصل و چه نقش آفرینی در سه سال ریاست جمهوری مرحوم ابراهیم رییسی است. دورانی که همین آقای لاریجانی اصطلاح خالص سازی را برای کلیت آن برساخت. درست است که حکم را رییس جمهور پزشکیان امضا کرده اما بدون هماهنگی یا کسب اجازه از رهبری میسر نیست کما اینکه حسن روحانی برای تغییر علی شمخانی کوشید ولی نتوانست خاصه بعد از حمایت او از مصوبه اقدامات راهبردی که مجال احیای برجام بعد از رفتن ترامپ را ستاند یا باز خود آقای روحانی قبل از ریاست جمهوری گفته بود بعد از پیشنهاد ابقا در دبیری شعام برای آقای خاتمی شرط تأییدیه رهبری گذاشته بود. رهبری در شورا دو نماینده دارد که در حال حاضر علی اکبر احمدیان و سعید جلیلی اند و این دومی هنوز نماینده رهبری نبود که با حکم احمدی نژاد دبیر شورا و جانشین لاریجانی شد ولی بعد از چندی حکم نمایندگی هم گرفت. بدین ترتیب قاعدتاً همان روال برای آقای لاریجانی هم تکرار خواهد شد منت ها پرسش این است که جایگزین دکتر احمدیان خواهد شد یا به جای جلیلی می نشیند؟ خبرگزاری اصول گرای تسنیم خبر داده یا ابراز علاقه کرده جانشین احمدیان خواهد شد یعنی جلیلی می ماند اما اگر قرار بر سپردن دبیری شورای دفاع به احمدیان باشد طبعاً عنوان نماینده رهبری باید باقی بماند و در این صورت و با فرض انتصاب دبیر شورای عالی امنیت ملی به نمایندگی جا برای جلیلی تنگ خواهد شد. بگذارید روشن تر بگوییم. اگر پیامد آمدن لاریجانی به شورا رفتن جلیلی باشد پیام این انتصاب روشن تر می شود و ممکن است به تغییر در صداوسیما هم بینجامد زیرا یک جلیلی دیگر هم با همین اتکا آنجا نشسته است! پیامد انتصاب اما اگر رفتن جلیلی نباشد کمی باید شکیبایی پیشه کرد و دید چه خواهد شد و دست کم نشانه یک شکاف دیگر در خالص سازی است که با آمدن پزشکیان تا حدی شکسته شد. حسین انتظامی درباره او نوشته: نشان از دو سو دارد این نیک پی و هوش ذاتی و پُرخوانی را از ویژگی های او برشمرده و احتمالاً مراد از دو سو هم نسب خانوادگی خود علی لاریجانی است و هم دامادی استاد مطهری. خصیصه دیگر هم جالب است: کتاب لاریجانی را خودش نوشته است. وقت اما بسیار تنگ است و نزد مردم گرفتار در بی آبی و بی برقی و زیر بیم جنگی دیگر و تبعات مکانیسم ماشه مهم ترین پرسش این است که بنا بر توافق است یا نه و آیا این اتفاق با علی لاریجانی رخ خواهد داد؟ گذشت آن دوران که همین آقای لاریجانی درباره توافق سعدآبادگفته بود دُرّ غلتان دادیم و آب نبات گرفتیم . چه، او بهتر از همه می داند اکنون روزگار و زمانه، دیگر است و به همین خاطر با حکمی به امضای جانشین خود در مجلس دهم به سطح اول حاکمیت بازگشته است. |