آیدین سلمانیان؛ ابوالقاسم طالبی، فیلم ساز شناخته شده جریان اصولگرا، در اظهارنظری گفته اند که اگر قانون حجاب اجرا نمی شد، انسجام داخلی در جنگ 12 روزه از بین می رفت. با کمال احترام، این دیدگاه با تجربه تاریخی و واقعیت های اجتماعی کشور سازگار نیست. انسجام ملی، میراث گران بهای این سرزمین، نه از مسیر اجبار بر سبک پوشش، بلکه از دل فداکاری ها و همبستگی های خودجوش مردمی شکل گرفته است. ریشه این انسجام در خون شهدا، صبر مادران، ایثار پدران، و عِرق ملی ایرانیان نهفته است؛ عناصری که هیچ گاه با میزان بلندی یا کوتاهی حجاب سنجیده نشده اند. جامعه ای که انسجام خود را بر پایه اجبار بنا کند، بر زمینی سست گام نهاده است. تجربه نشان داده تحمیل یک شیوه زندگی به همه مردم، نه تنها اتحاد را تقویت نمی کند، بلکه شکاف ها را عمیق تر و اعتماد عمومی را کمرنگ تر می سازد. ایمان، اعتقاد و تعلق خاطر، تنها در فضای احترام و آزادی رشد می کنند، نه در سایه اجبار و تهدید. ایران، خانه مشترک همه ایرانیان است؛ چه محجبه و چه بی حجاب، چه مذهبی و چه غیرمذهبی. حفظ این خانه، مستلزم پرهیز از دوقطبی سازی و به رسمیت شناختن تنوع فرهنگی و فکری مردم است. هر گفتاری که این تنوع را تهدید کند، ناخواسته پایه های همان انسجامی را که داعیه دفاع از آن دارد، سست می کند. انسجام واقعی همانند درختی است که ریشه در دل مردم دارد. این ریشه ها تنها با آب احترام، شنیدن متقابل و آزادی اندیشه سیراب می شوند. اگر بخشی از جامعه احساس طردشدگی کند، دیر یا زود، سرمایه اجتماعی کشور که بزرگ ترین پشتوانه امنیت و اتحاد است، آسیب خواهد دید. هنر و سینما، در بهترین شکل خود، می توانند آینه واقعیت و پلی میان دل ها باشند. اما اگر هنر صرفاً در خدمت یک جانبه نگری و تبلیغ اجباری قرار گیرد، ناخواسته فاصله ها را بیشتر خواهد کرد. رسالت هنرمند، پیوند دادن دل ها و گفت وگو میان تفاوت هاست، نه تحمیل یک روایت بر تمام جامعه. امروز بیش از هر زمان دیگر، ضرورت بازنگری در گفتار و رویکردها احساس می شود. نسل جدید، زبان احترام را بهتر از زبان اجبار می فهمد و انسجام را در همدلی و آزادی جست وجو می کند، نه در یکسان سازی ظاهری. انسجام ملی، اگر قرار است پایدار بماند، باید در قلب ها ساخته شود؛ و این قلب ها، تنها در فضایی آزاد، محترمانه و امن، در کنار یکدیگر خواهند تپید. |