| فرارو 13 آبان روز خاص و تاثیرگذاری در تاریخ معاصر ایران است. روزی که جمعی از دانشجویان تصمیم گرفتند برای نشان دادن اعتراض خود به پذیرفتن شاه از سوی آمریکا، سفارت این کشور را اشغال و توجه ها را به سمت خواسته های ایران جلب کنند. اما سناریویی که برای چند روز نوشته شد، تبدیل به بحرانی 444 روزه شد که در ایران با نام اشغال لانه جاسوسی و در آمریکا با عنوان بحران گروگانگیری (Iran hostage crisis) شناخته می شود. رویدادی مهم که بسیاری چیزها در ایران را تغییر داد. به گزارش فرارو، این اقدام دانشجویان پیچیدگی های خاص خود را داشت. از جمله این که تعداد زیادی از دانشجویان هستند که با عنوان دانشجویان پیرو خط امام شناخته می شوند. بعضی از آن ها حضوری موثر در این بحران داشتند و برخی حضورشان مقطعی بود. بعضی در جلسات هماهنگی حضور داشتند اما در روز بالا رفتن از دیوار سفارت حاضر نشدند. برخی دیگر پس از چند روز سفارت را ترک کردند. این دانشجویان طی سال های بعد از ماجرای سفارت، سرنوشت های عجیب و متفاوتی از یکدیگر داشتند. بسیاری از آن ها را می شناسیم و حتی همین امروز ممکن است در مسئولیتی باشند و برخی دیگر سال هاست که بازنشسته هستند. اما در کنار تمام نقل هایی که تا کنون شنیده ایم، قصه پشیمانی، دفاع یا افتخار به این اقدام، چند دسته بندی دیگر درباره سرنوشت هر کدام از آن ها وجود دارد. حلق آویز در سلول تقی محمدی، یکی از عجیب ترین سرنوشت ها در میان دانشجویان پیرو خط امام را دارد. تصویر او که کنار یکی از گروگان ها ایستاده، زمانی به عنوان محمود احمدی نژاد شناخته می شد. اما سال 1384 سعید حجاریان در گفتگویی با آسوشیتدپرس گفت که تصویر متعلق به فردی دیگر است.  تقی محمدی دست گروگان را گرفته است محمدی از جمله اعضای دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری بود که کار خود را از کمیته های انقلاب شروع کرد و سپس به رکن 2 ارتش، ستاد ضدکودتا و در نهایت پاستور رفت. بر اساس گزارشی که جوان آنلاین در سال 1389 منتشر کرد، محمدی سال 1360 و پس از انفجار نخست وزیری به ماموریت خارج از کشور فرستاده شد و به کویت رفت. با توجه به این که در آن زمان حوزه اطلاعات خارجی در اختیار نخست وزیری بود، او نیز به عنوان نماینده این دفتر به کویت رفت و پس از آن هم کاردار ایران در کابل شد. او در ماموریت کابل بود که به خاطر نزدیکی به مسعود کشمیری عامل انفجار نخست وزیری به تهران فراخوانده و بازداشت شد. تقی محمدی که متهم به ارتباط با سازمان رجوی و بر اساس روایت های موجود، مدارک و اعترافات علیه او بود، 19 فروردین 1365 در سلولش حلق آویز پیدا شد. این که تقی رحمانی خودکشی کرده باشد، هیچ وقت باور نشد. معدوم در مرصاد پس از ساخت فیلم ماجرای نیمروز، شخصیتی به نام عباس زریباف (یا زریبافان) برای عموم مردم شناخته شد. زریباف از جمله دانشجویان اشغال کننده سفارت بود که وارد سپاه شدند. او به واحد اطلاعات رفت و پس از وقایع سال 1360 بود که مشخص شد در واقع عامل نفوذی سازمان رجوی در دستگاه امنیت داخلی آن زمان است. عباس زریباف پس از لو رفتن و فرارش، در نهایت مانند دیگر اعضای سازمان کارش به عراق و اردوگاه اشرف کشید. او در جریان عملیات مرصاد (سال 1367) و درگیری های تنگه چهارزبر کشته شد. برخی می گویند همسر زریباف هم در این عملیات کشته شد.  آن هایی که زندان را تجربه کردند بدنه دانشجویان پیرو خط امام را چهره های چپ تشکیل می دادند که بعداً به اولین حلقه های اصلاح طلب و جریان دوم خرداد تبدیل شدند. در میان آن ها، برخی زندان های طولانی مدت و بعضی بازداشت های کوتاه در بازه های زمانی بعدی حین فعالیت های سیاسی خود را تجربه کردند. بخش مهمی از زندانی کشیدن آن ها مربوط به وقایع سال 1388 بود. محسن میردامادی، دبیرکل پیشین جبهه مشارکت، محسن امین زاده معاون پیشین وزارت امور خارجه، سعید حجاریان، تئوریسین اصلاح طلب، عباس عبدی، روزنامه نگار کسانی بودند که زندان را تجربه کردند. ابراهیم اصغرزاده به عنوان چهره اصلی اشغال سفارت هم تجربه بازداشت و محمدرضا خاتمی، نایب رییس مجلس ششم هم سابقه محکومیت دارند.  محسن میردامادی در دادگاه های سال 1388 آن هایی که شهید شدند در میان دانشجویان یا کسانی که بعداً به آن ها پیوستند، چند شهید هم وجود دارد. شاخص ترین دانشجویی که سفارت را رها کرد و سال 1361 شهید شد، محسن وزوایی بود. برخی روایت ها می گویند محسن وزوایی، دانشجوی شیمی دانشگاه شریف، نخستین کسی بود که از دیوار بالا رفت و وارد سفارت شد. او در سال 1361 و هنگام شهادت، فرمانده تیپ 10 سیدالشهدای تهران بود.  عباس ورامینی که سال 1362 به عنوان فرمانده ستاد لشکر 27 محمد رسول الله، در پنجوین عراق شهید شد نیز از جمله دانشجویان پیرو خط امام بود. برخی منابع او را به عنوان اولین دانشجویی که وارد سفارت شد معرفی می کنند و برخی نیز می گویند او یکی از نخستین افراد بود.  همچنین در منابع آمده است که سیدحسین علم الهدی، فرمانده سپاه هویزه که دی 1359 شهید شد هم بعد از تسخیر سفارت به دانشجویان پیوست و در موضوع اسناد با آن ها همکاری های داشت. او از جمله افرادی بود که در دوران دانشجویی و دانش آموزی خود سابقه درگیری و بازداشت به دلیل اشتغال به فعالیت های سیاسی را داشت.  مهدی رجب بیگی، دانشجوی مهندسی راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران دیگر شهید ماجرای 13 آبان است. او از اعضای فعال انجمن اسلامی بود و در جریان موضوع سفارت نقش آفرینی کرد. رجب بیگی بر خلاف سه شهید دیگر، در جنگ شهید نشد. او در میان شهدای ترور دسته بندی می شود. رجب بیگی در جریان درگیری های 5 مهر 1360 با میلیشیای سازمان رجوی شهید شد.  |